وقتی اسم از ادبیات می‌آید و داستان و رمان، شاید همان ابتدا ذهن‌مان برود به سمت کتاب‌های قطور «بوستان» و «گلستان» و «شاهنامه» با آن نثر و نظم‌های اعجاب‌انگیز و شخصیت‌های اسطوره‌ای‌شان. کتاب‌هایی که هر کدامشان قدمتی به بلندای تاریخ و فرهنگ این مرزوبوم دارند.

کمی که جلوتر می‌آییم اشعار روح‌نواز «قیصر» شعر ایران، دوبیتی‌ها و غزل‌های «رهی معیری»، ورق‌ورق از هشت کتاب «سهراب سپهری» و کتاب‌های سفید و رنگی «فاضل نظری» با خیالت بازی می‌کند.

اما این میان کتاب‌ها و رمان‌هایی هستند که جور دیگری سنگینی می‌کنند بر کفه انتخاب‌شان برای خواندن، کتاب‌هایی که نه فقط به خیال که به روح و احساس انسان تلنگر می‌زند و می‌برد ما را به جایی که چهارده قرن از ما دورتر است. به کوچه‌هایی که روزی بهترین بندگان خدا روی زمین آن راه رفته‌اند، نوشته‌هایی که تو را شریک نفس کشیدن در هوایی می‌کند که روزی دختر نبی خدا، دست در دست حسن(علیه‌السلام) و حسین(علیه‌السلام) در آغوش، در آن هوا نفس کشیده است.

وقتی می‌نشینی و ورق می‌زنی صفحه‌های «شب تغسیل ماه» را، انگار کنج خانه گلی فاطمه(سلام الله علیها) و علی(علیه‌السلام) نشسته‌ای و داغ بزرگ‌ترین ظلم بشریت را با تمام وجودت احساس می‌کنی.

بین این همه تشویش از خواندن رمان و داستان، یک‌دفعه آرام می‌شوی وقتی «شکوای سبز» را با جان زمزمه می‌کنی و بعد چنگ می‌زنی به «بلندای آن ردا» و خودت را می‌کشانی تا گوشه‌ای «از دیار حبیب».

این صفحه‌ها و کتاب‌ها فقط گوشه‌ای از آثاری است که تحت عنوان ادبیات آئینی سالیان سال است به‌عنوان یک ژانر ادبی وارد عرصه ادبیات ایران شده است. سبکی که به گفته استاد «محمدعلی مجاهدی» شاعر، پژوهشگر و نظریه‌پرداز حوزه شعر آئینی به لحاظ محتوایی از چنان گستره دامنه‌داری برخوردار است که کمتر اثر منثور یا منظومی را می‌توان در عرصه زبان فارسی نشان داد که از نظر موضوعی در حیطه پهناور ادبیات آئینی قرار نداشته باشد.

چند وقتی است موسسه زیتون با برپایی دوره نویسندگی میزبان استاد «سید علی شجاعی» نویسنده نام آشنای ادبیات آئینی است.

استاد شجاعی اعتقاد دارد «هنری که مضمونش را این‌چنین متعالی می‌کند که برساند به عرش معرفت حضرات معصومین، هم اثربخش‌تر است و هم ماندگارتر. و این ترکیب بدیع و بی‌بدیل، یکی از باشکوه‌ترین فرصت‌های اجابت هل من ناصر حسینی است.»

و حالا با همین باور قصد دارد دغدغه چندساله خود را با تشکیل کارگروهی از هنرجویان جوان، تحت عنوان «کارگروه رمان آئینی» عملی کند. این جوانان هم می‌خواهند کم‌کم پا جای پای استاد بگذارند و کاری کنند کارستان.

به بهانه آغاز فعالیت این کارگروه به سراغ بچه‌های با انگیزه و خوش‌ذوق گروه رفتیم و چنددقیقه‌ای از هنر نویسندگی و مهارت نویسنده شدن گفتیم و چرایی انتخاب رمان آئینی.

متن کامل این گفتگو را در ادامه می‌خوانیم:

گفتگو را با نحوه آشنایی با کلاس نویسندگی آغاز کردیم و اینکه چطور سر از موسسه زیتون و کلاس نویسندگی درآورند؟

«سمانه انصاریان» فارغ‌التحصیل رشته مهندسی کامپیوتر و معلم است. خودش که پیش از آمدن به این کلاس، پای درس کتاب‌های استاد «سید مهدی شجاعی» بوده است، می‌گوید: از طریق یکی از دوستانم با این کلاس آشنا شدم و وقتی متوجه شدم مدرس کلاس، خودشان نویسنده رمان آئینی هستند، تصمیم به شرکت در کلاس نویسندگی گرفتم.

خانم انصاریان می‌خواهد مهارت نویسندگی را همراه با اصول و دانش، تحت‌نظر استاد یاد بگیرد.

اما «علی‌رضا دشتی» دانشجوی ادبیات فارسی است. گزیده و منظم صحبت می‌کند و می‌گوید: قبل از آشنایی با موسسه زیتون و شرکت در کلاس نویسندگی، به‌واسطه علاقه شدید به نویسندگی، کتاب‌های بسیاری را خوانده و تقریباً تمام آثار استاد شجاعی را مطالعه کرده‌ام.

علی‌رضا می‌گوید: استاد را از طریق آثارشان می‌شناختم و به شدت علاقه‌مند به رمان آئینی بوده و هستم. اما تا پیش از این کلاس، دوره آموزشی مفید، مناسب و آکادمیک برای یادگیری مهارت نویسندگی پیدا نکردم. به محض اطلاع از برگزاری دوره توسط موسسه زیتون و با تدریس استاد شجاعی، تصمیم به شرکت در کلاس گرفتم.

در پاسخ به این سوال که فکر می‌کردید در این فاصله زمانی کوتاه از آغاز دوره نویسندگی، برای این کارگروه و خلق یک اثر انتخاب شوید؟

سمانه انصاریان می‌گوید: واقعیت این است که من از همان جلسات ابتدایی ترم اول با پی‌بردن به نقطه‌ضعف خودم و توانایی سایر دوستان، تصمیم به انصراف از کلاس گرفتم و این موضوع را با استاد مطرح کردم، اما استاد با راهنمایی و البته دلسوزی استادانه، برای ادامه کار من را تشویق و حمایت کردند و همین حمایت‌ها مرا دلگرم کرد که با انگیزه بیشتری ادامه بدهم و بعد از ورود به ترم دو و کارگاهی شدن شکل کلاس‌ها، به‌وضوح شاهد پیشرفت خودم در عرصه نویسندگی بودم. البته هنوز هم اطمینان دارم برای نویسنده شدن راه دراز و سختی در پیش دارم.

خانم انصاریان در ادامه صحبت‌هایش تاکید کرد که فضای کلاس و خود موسسه زیتون، همچنین حمایت و انگیزه‌بخشی مسئولان آکادمی، تاثیر زیادی در ادامه دادن این مسیر و همراه شدن با کلاس داشته است.

«محدثه دلنواز»، فارغ‌التحصیل روان‌شناسی بالینی از دیگر اعضای کارگروه رمان آئینی است که از طریق صفحه مجازی کتاب «نیستان» با موسسه زیتون آشنا شده است.

خانم دلنواز با ابراز خوشحالی از شرکت در این دوره و انتخاب شدن در کارگروه رمان آئینی می‌گوید: بسیار علاقه‌مند به نویسندگی به‌خصوص رمان بوده و هستم، اما متاسفانه جایی برای فراگیری این هنر سراغ نداشتم و وقتی از برگزاری دوره نویسندگی در این موسسه مطلع شدم، به سرعت اقدام به ثبت‌نام کردم و حالا بسیار خوشحالم که بعد از مدت کوتاه حضور در دوره مقدماتی و کارگاهی به این کارگروه دعوت شده‌ام.

با توجه به اینکه محوریت فعالیت موسسه زیتون؛ نشر و ترویج نام و مکتب امام حسین (علیه‌السلام) است، از دوستان سوال کردیم آیا نویسندگی و به طور اخص رمان آئینی می‌تواند زمینه‌ساز پرورش افراد برای یاری امام حسین (علیه‌السلام) باشد؟

علی‌رضا در پاسخ به این سوال می‌گوید: هر عرصه‌ای اگر درست شناخته و استفاده شود، می‌تواند فرصتی برای یاری امام باشد. دوره نویسندگی و این کارگروه از این جهت که فرصتی برای خواندن و کسب آگاهی از تاریخ و سبک زندگی و سیره ائمه معصومین (علیهم‌السلام) در اختیار ما قرار می‌دهد، در ابتدای امر نوعی خودسازی و کمک به خود برای انسان شدن است فارغ از اینکه روزی خودمان خالق اثری شویم یا اینکه توفیق نوشتن پیدا نکنیم.

علی‌رضا اعتقاد دارد نویسنده آیینی شدن بیشتر از آنکه فرصتی برای یاری امام باشد، لطف خدا و بروز یاری امام به ما است و امیدواریم بتوانیم ابتدا خودمان را بسازیم.

خانم انصاریان هم نوشتن را فرصتی برای اثرگذاری بر مخاطب دانسته و می‌گوید: نوشتن، بستری را برای نویسنده فراهم می‌کند که ماحصل درک و فهم خود را برای مخاطب به بروز برساند. همه ما در نویسندگی به دنبال اثرگذاری هستیم. آنچه ما از استاد شجاعی آموخته‌ایم اینکه اثر جوهره نوشتن در ابتدا به خودمان بر می‌گردد و باید برای این اثرگذاری مثبت، تلاش کنیم.

خانم دلنواز هم با تایید صحبت دوستانش می‌گوید: نویسندگی هنری است که بیشتر وجه درونی دارد و ابتدا بر خود نویسنده و صاحب اثر موثر است. اگر موفق به این مهم شویم، می‌توانیم بر مخاطب هم تاثیر بگذاریم. برای اثرگذاری موفق هم ابتدا باید دانش خود را ارتقا دهیم و اشراف کامل به موضوع داشته و در مرحله بالاتر به دنبال انسان شدن باشیم و نه شهرت و اسم و رسم. انسان شدنی که بتواند ما را به مرحله یاری امام برساند.

از میزان آشنایی با داستان‌ها و رمان‌های آئینی سوال کردیم و نقاط ضعف موجود در این عرصه:

«زهرا حکیمی فر» فارغ‌التحصیل رشته باستان‌شناسی و طلبه سطح دو جامعه الزهرا(سلام الله علیها) که در میانه بحث به جمع ما ملحق شد، از دسته هنرجویانی است که تا پیش از حضور در موسسه زیتون و دوره نویسندگی، اصلاً اطلاعی از سبکی به نام ادبیات آئینی نداشته و ادبیات را در حد همان بسته جامع و معروف می‌شناخته است.

حالا بعد از حضور چندماهه در کلاس نویسندگی اعتقاد دارد: بزرگ‌ترین نقطه ضعف این نوع آثار استفاده از توصیفات کلیشه‌ای است و اینکه برخی به کیفیت اثر و مهارت و قلم به کار گرفته شده توجه کمتری دارند، در حالی که داستان‌نویسی آئینی دارای مرتبه‌ای است که با هر سطح از دانش نویسندگی نباید وارد آن شد.

کمبود آثار قوی و استاندارد دلیل است بر اینکه باید برای نوشتن کسب مهارت کرد و با قلم سطح بالا وارد این عرصه شد و اگر نمی‌توانیم کمکی به ارتقا این سبک از ادبیات داستانی کنیم، لااقل تضعیف هم نکنیم.

علی‌رضا دشتی هم که از طرفداران آثار استاد شجاعی پدر و پسر است و تقریباً تمام کتاب‌های این دو استاد ادبیات آئینی را خوانده، معتقد است: بزرگ‌ترین نقطه ضعف این است که در برخی آثار، فرم کار فراموش می‌شود و خیلی‌ها به دلیل مفهوم متعالی، فرم را نادیده می‌گیرند، در صورتی که باید نویسندگی را در سطح عالی فرا گرفت و بعد به خلق آثار ارزشمند در این عرصه کمک کرد.

در بخش پایانی این گفتگو از دوستان در مورد نحوه کارشان و آینده کارگروه رمان آئینی سوال کردیم:

خانم انصاریان به نمایندگی از دوستانش گفت: در آغاز کار هرکدام از بچه‌ها طبق دغدغه‌ها و اهداف خودشان رمانی را انتخاب کردند، بعد از بررسی موضوعات توسط استاد و دسته‌بندی، در مرحله دوم به هریک از اعضا کارگروه کتابی معرفی شد که به دقت مطالعه شود و پس از این مرحله وارد فاز بعدی خواهیم شد.

خانم انصاریان شرکت در این دوره را در کنار نوشتن، نوعی کار روان‌شناسانه می‌داند که توسط استاد شجاعی صورت گرفته و علاوه بر مهارت نوشتن، ذهن هنرجویان را هم نظم داده‌اند.

خانم دلنواز هم در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: استاد شجاعی جدای از تخصص و دانش نویسندگی، به‌نوعی درس آموخته پدر هستند و شاگردی ایشان و در کنارشان بودن، برای نویسنده موفق شدن کافی است.

اقای علی‌رضا دشتی و دیگر اعضای کارگروه هم متفق‌القول هستند که با توجه به فضای دوستانه کلاس، حضور استاد شجاعی و انگیزه و علاقه اعضای کارگروه امیدواریم در آینده یک رمان خوب و خواندنی را خلق کنیم.